آونـدان
جنگ نرم به روایت آقای خامنه ای

قربانی شدن اخلاقیات پیامد تعبیر ولایی از جنگ نرم

چندی است سران جمهوری اسلامی خیزش مردمی علیه رژیم را «جنگ نرم» نامیده اند و اصرار سوال بر انگیزی بر این واژه دارند. آنچنان بی رویه این اصطلاح را به کار می برند که به گوش همگان عادی و روزمره شده است.

اما چرا «جنگ نرم»؟

هر چند که رویه این رژیم را می توان حول دشمن سازی و دشمن تراشی تحلیل کرد و اصطلاحاتی از این قبیل ادبیات سی ویک ساله همه سران جمهوری اسلامی بوده و هست اما در پس این ترکیب «جنگ نرم» می توان تحلیلی جالب را جستجو کرد.

قبل از این جالب توجه است که این ترجیع بند ها را متناظر با ادبیات مورد استفاده مجاهدین خلق و رسانه سیمای آزادی دید و مقایسه کرد. از آن سو می توان اصطلاحات روزمره ای چون «مجلس ارتجاع» ، «باند غالب و مغلوب » ، «شقه درون نظام » «ولی فقیه ارتجاع»« دجال» و ... را همواره شنید و در این سو «دشمن»« فتنه»« استکبار» و البته «جنگ نرم» ، که دراین میانه تنها ادبیات اجتماعی قربانی جزم اندیشی و حرافی های مغرضانه می شود.

کارکرد اصطلاح «جنگ نرم» پیرامون چالش های پیش روی رژیم در اثر نمود اعتراضات مردمی در قالب جنبش سبز بوده و توضیحات حول انگیزه ها و تاثیر این جنبش مقصود این مختصر نیست.

گویا اولین بار «جنگ نرم» توسط شخصی به نام «جوزف اس ناي» در کتابی به نام «قدرت نرم» ابداع شده و این کتاب نیز توسط دانشگاه امام صادق و پژوهشکده بسیج منتشر شده است . با جستجویی در اینترنت می توان مطالب بسیاری حول آن در سایت های وابسته به کودتاچیان پیدا کرد.

اما آنچنان که خود آقایان نیز مدعی هستند « آقای خامنه ای مقابله با جنگ نرم را وارد ادبيات سياسي جهان كرده » و در امتداد تراوشات خلاقه این مفاهیم را بومی سازی نموده و عقبه ای چون افسران جنگ نرم و ارزشهای نویی چون کتمان واقعیات را تبلیغ و تجهیز می کند تا جایی که « نزدن حرف حق در مواردی که دشمن خوشحال می شود» را توصیه کرده و نشانه هوشیاری می داند.

به عبارتی تحت این مفهموم مورد علاقه ولی فقیه حتی دروغ گفتن نیز نه تنها مجاز و مباح بوده بلکه شاید در آینده طی فتوایی رسمی مستحب قلمداد شده و یا واجب الانجام اعلام شود چرا که در فقه ایشان اوجب واجبات حفظ قدرت ولی فقیه بوده و البته اختیاراتشان حتی می تواند مناسک نماز و روزه را هم تحت تغییر و تعطیل قرار دهد!

گذشته از این طی این ابراز ارادت ها به تئوری جنگ نرم در نسخه ولایت فقیهی اش کارکرد های دیگری نیز تعقیب و عملی شده است.

طی این تبلیغ و تاکید بر حادث شدن جنگ نرم ، رژیم عده بسیاری از نظامیان را به خیابانها آورد و با زبان گلوله و باتوم اعتراض شهروندان را پاسخ گفت. به اتکای این استدلالات غیر منطقی و غیر اخلاقی بارها جنایاتی چون زیر کردن مردم با خودرو پلیس را تکذیب و انکار کرد و عواملش را به سکوت واداشت.

چون آنچنان که کودتاچیان در سایت ها و سمینارهایشان اعلام کرده اند قدرت نرم شامل اجتماعات مردمی و رسانه ها می شود در این زمینه ها هم سعی در مصادره به مطلوب نمودن حضور مردم در عرصه های مختلف کرده و از سوی دیگر رسانه های حقیقت گو و اساسا حق گویان را به بند کشیده و منکوب می کنند.

تحت نام جنگ نرم عملکردهای غیر اخلاقی شان را در برابر پرسشها و بازخواست مذهبیون نیز قابل توجیه دانسته و با یادآوری جنگ علی (ع) و عمر بن عبدود - که طی آن گزاره «الحرب خدعه» شهرت یافت (1) – تمامی افعال ضد ارزشی شان را منتسب به آن گزاره می خوانند و استدلال می کنند : علی (ع) بزرگ مرد تاریخ و دلیرترین پهلوان عرب بود که خدعه را در جنگ جایز دانسته و ما نیز شیعیان علی هستیم.

فارغ از صحت و سقم این روایت از جنگ خندق در تصدیق این گزارش و نحوه استدلال و توجیه، هموطنانی که در جنگ هشت ساله همواره در معرض تبلیغات آخوندی و تهییج بوده اند می توانند شهادت به کارکرد این استدلال نزد عوامل مبلغ دهند.

تاسف بار تر اینکه حامیان کودتاچیان حتی در اعتراضات نادر از سوی بزرگان حوزه علمیه نیز این دلایل سست و مبتذل را به کار گرفته و گویی تا کنون در ساکت کردنشان نیز موفق بوده اند.

جدا از بحث اینکه تئوری « جنگ نرم » با چه انگیزه های انسانی از ابتدا مطرح شده و نسخه بومی شده اش چه انحرافات غیر منطقی و غیر اخلاقی و پیامدهای فاجعه بار را همراه خود دارد ، هر شاهد منصفی اذعان می کند که مبدعان و مبلغان وطنی این تئوری های قدرت طلبانه رسما در راستای اهدافشان استفاده از هر وسیله ای را جایز دانسته و از هیچ جنایتی در اثبات خود فرو گزار نکرده اند.

سرو (عضو آوندان)

دوم تیرماه هشتاد و نه

توضیح 1)

هرچند واضح و بی پرده در اینباره سخن گفته نمی شود اما در این باره شواهدی موجود است که بواسطه آن روحانیون گاها در زمان مقتضی بدانها استناد کرده و گاها نیز موضوع مجاز بودن خدعه در جنگ را مسکوت می گذارند.

میزان الحکمه پوشینه سوم بخش آداب جنگ یکی از منابع موید صدق جایز بودن خدعه و روایتی دیگر از جنگ خندق است .

آنچنان که در اشعار مولانا هم آمده عمربن عبد ود خدو بر صورت مولا علی انداخت و غالبا دلیل این کار او را خدعه علی (ع) می دانند.

همچنین در پایگاه غدیر می توانید بخوانید: http://www.ghadeer.org/hekayat/DAS_AALI/dali0004.htm

نوشته شده در ۱۷:۵۶ توسط خودم. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
0 Comments:

ارسال یک نظر